آیه 11 سوره نحل
<<10 | آیه 11 سوره نحل | 12>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هم زراعتهای شما را از آن آب باران برویاند و درختان زیتون و خرما و انگور و از هر گونه میوه بپرورد؛ همانا در این کار آیت و نشانهای (از رحمت و قدرت الهی) برای اهل فکرت پدیدار است.
برای شما به وسیله آن آب، زراعت و زیتون و خرما و انگور و از همه محصولات می رویاند؛ یقیناً در این [واقعیات شگفت انگیز طبیعی] نشانه ای است [بر توحید، و ربوبیّت و قدرت خدا] برای گروهی که می اندیشند.
به وسيله آن، كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] براى شما مىروياند. قطعاً در اينها براى مردمى كه انديشه مىكنند نشانهاى است.
و با آن برايتان كشتزار و زيتون و نخلها و تاكستانها و هر نوع ميوه بروياند، در اين عبرتى است براى مردمى كه مىانديشند.
خداوند با آن (آب باران)، برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوهها میرویاند؛ مسلماً در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«آیَةً»: نشانه و علامت آشکار. دلیل روشن.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «11»
خداوند به وسيله آن آب براى شما كشتزار و زيتون و درختان خرما و انگور واز هر نوع ميوهاى مىروياند. همانا در اين امر براى آنان كه مىانديشند نشانهاى روشن است.
نکته ها
از ميان انواع گياهان و ميوهها، خداوند زيتون، خرما و انگور را در اين آيه مطرح كرده است.
متخصّصان تغذيه مىگويند: كمتر ميوهاى است كه به اندازهى اينها براى بدن مفيد و لازم
جلد 4 - صفحه 498
باشد. «1» قرآن در آيه 35 سوره نور، از زيتون به عنوان «شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ» ياد كرده و به روغن آن اشاره نموده است.
پیام ها
1- روياندن، كار خداست نه كشاورز. «يُنْبِتُ لَكُمْ»
2- انواع گياهان و درختان و ميوهها، براى انسان آفريده شده است. «لَكُمْ»
3- محصولات و ثمرات، نشانه و علامتِ راهند، نه مقصد. «لَآيَةً»
4- ديدن و دانستن كافى نيست، تفكّر و تدبّر در هستى لازم است. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
«1». جلد هفتمِ كتاب «اوّلين دانشگاه وآخرين پيامبر» در بيان خواص انگور وخرما مىباشد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «11»
جلد 7 - صفحه 170
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ: مىروياند خداى تعالى براى شما به آن باران، كشت را. وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ: و درخت زيتون و خرما و تاكهاى انگور را براى استفاده شما. وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ: و از هر ميوه كه در زمين ممكن باشد، زيرا همه ميوهها در زمين موجود نباشد مگر در بهشت كه تمام انواع و اقسام ميوهجات كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به قلب بشرى خطور كرده، به قدرت كامله حق موجود شود. إِنَّ فِي ذلِكَ: بدرستى كه نزول باران و روئيدن حبوب و اشجار و نباتات، لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: هرآينه دليلى است روشن بر قدرت و حكمت الهى براى گروهى كه تفكر و تأمل نمايند.
تنبيه: آيات بينات قدرت آفريدگار را نتوان شماره نمود در يك فرد از يك صنف از يك نوع. تأمل نما در اندك وقتى از فصل بهار، به تدبير خالق منان، صفحه زمين را از گل و ريحان و شكوفه و شقايق نعمان پر گرداند، درختان باردار انواع لطايف بىشمار مانند مهماندار هر ميوهاى را در وقتش مهيا، در صحن باغ شاخههاى گل طبقهاى نسرين و ياسمين هويدا، هر يك را بوئى و طعمى و خاصيتى و منفعتى؛ اگر عقل دارى چرا ميزبان را نشناسى، و اگر هشيارى چرا اصناف اين الطاف را نمىفهمى و شكر ولى نعمت خود را نمىگزارى. اين همه اطعمه لذيذه و ميوههاى مختلفه و رياحين پرفايده در بستانها مرتب و مزين ساخته و تو منكر احسان حضرت سبحان، و بجاى شكران، كفران مىورزى، و حال آنكه براى شناسائى خداوند، برگ درختى كافى است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ «8» وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ «9» هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ «10» يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «11» وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ «12»
وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ «13»
ترجمه
- و اسبان و استران و خران را تا سوار شويد آنها را و باشد آرايشى و مىآفريند آنچه را نميدانيد
و بر خدا است ارائه راستى راه و برخى از آن منحرف باشند و اگر بخواهد هر آينه هدايت كند شما را تمامى
او است كه نازل نمود از آسمان آب را براى شما از آن است نوشيدنى و از آنست روئيدنى كه در آن ميچرانيد
ميروياند براى شما بآن كشت و زيتون و درختان خرما و انگورها را و از تمامى ميوجات همانا در اين هر آينه نشانهاى است براى گروهى كه فكر ميكنند
و مسخّر كرد براى شما شب و روز و آفتاب و ماه را و ستارهها مسخر شدگانند بفرمان او همانا در اين هر آينه نشانهها است براى گروهى كه تعقّل ميكنند
و آنچه آفريد
جلد 3 صفحه 273
براى شما در زمين كه مختلف است انواعش همانا در اين هر آينه نشانهاى است براى گروهى كه توجّه ميكنند.
تفسير
عطف است بر انعام در آيات سابقه يعنى و خلق فرمود خداوند گروه اسبان و قاطرها و الاغها را براى آنكه سوار شويد آنها را و براى آنكه زينت و آرايش و نمايش شما باشند و اين منافات ندارد با آنكه گوشت آنها حلال باشد چون ممكن است خوردن گوشت آنها مقصود از خلقتشان نباشد ولى ممنوع هم نباشد و نيز خداوند خلق فرموده و ميفرمايد چيزهائى را كه شما نميدانيد از مخلوقات عجيبه دريائى و صحرائى چنانچه قمّى ره فرموده يا از انواع حيوان و نبات و جماد كه گفتهاند و همه مورد استفاده و انتفاع بنى آدم واقع شده و خواهد شد و محتمل است شامل شود مراكب سريع السيرى را كه اخيرا اختراع شده چون علاوه بر آنكه مواد آنها مخلوق الهى است بفكر بشر كه از مواهب الهيّه است درست شده و بحول و قوّه او حركت ميكند و بر خدا از باب لطف واجب است كه ارائه فرمايد به بندگان سبيل قصد يعنى راه راست و مستقيم و موصل بمقصود اصلى از خلقت را كه راه معرفت و عبادت حقّ است چون بعضى راهها جائر يعنى منحرف از حقّ و مايل بباطل است و خداوندى كه امر فرموده مردم را به پيمودن راه راست براى مصلحت خودشان از باب لطف و رحمت بايد آن راه را هم ارائه فرمايد بآنها تا از راه كج نروند و از قصد و مقصد و مقصود باز نمانند لذا بآنها عقل مرحمت فرموده كه چراغ راه هدايت است و براى ايشان پيغمبر و امام تعيين فرموده تا بيان معارف و احكام نمايند و هر جا كه بنور عقل براى كمى استعداد محلّ روشن نشود بنور مشعلهاى هدايت منوّر و مبيّن گردد ولى باز بعضى از بندگان بسوء اختيار خودشان نور عقل را در وجود خودشان خاموش و از مشعلهاى هدايت اعراض ميكنند و براه كج ميروند و بمقصود نميرسند و اگر خدا بخواهد همه را بمقصد و مقصود ميرساند بدون پيمودن راه ولى اين منافى با غرض و قصد است چون حكمت و مصلحت و لذت در آنستكه با پيمودن راه و اعمال اختيار و تهيّه استحقاق معشوق ازلى را تا ابد در بر گيرند و از نعيم دائم بر خوردار شوند او آنچنان خداوند رحيم مهربانى است كه باران رحمت خود را از آسمان بر زمين نازل فرمود براى
جلد 3 صفحه 274
بندگان تا پارهاى از آن بهترين مشروب گواراى آنها باشد و پارهاى از آن بصورت شجر كه روئيدنى ساق دار يا مطلق روئيدنى است در آيد و در آن و از آن حيوانات خودشان را بدون زحمت چرا دهند ميروياند بسبب و ببركت آن زراعت و درخت زيتون را كه از روغن آن بهره زيادى ميبرند و درختان خرما و انگورهاى گوناگون را كه باين ملاحظه از آن دو بصيغه جمع تعبير شده و بملاحظه كثرت وجود اين سه نوع درخت در عربستان كه مورد نزول آيه است يا بملاحظه كثرت منافع آنها در همه جا تخصيص بذكر يافته و نيز ميروياند ببركت باران در همه جا از همه ميوجات هر چه و هر قدر مناسب و ملائم با حال و مزاج بندگان باشد و در اين نزول باران و بروز اشجار و ميوجات گوناگون از آب و خاك كه هر يك حقيقتى مباين با آن حقايق است نشانه بزرگى است بر وحدت و عظمت و قدرت و حكمت الهى نهايت آنكه قدرى فكر ميخواهد كه انسان بفهمد اينها كار طبيعت بىشعور نيست عوامل طبيعى كه آب و خاك و هوا و آفتاب است همه جا وجود دارد پس اين اختلافات از جهت جنس و نوع و صنف و شخص و رنگ و بو و طعم و خواص و منافع و آثار از كجا است آن هم تمام بر وفق حكمت و مصلحت رعيّت آيا ميتوان مخصّصى جز اراده حكيم رحيم و قادر عظيم براى آن تصوّر نمود و اگر گفته شود شب و روز و آفتاب و ماه و ستارگان همه مؤثرند در تكوين روئيدنيها و آنها مختلف در حقيقت و آثارند ممكن است اين اختلافات از عمل آنها در روئيدنيها پيدا شده باشد جواب آنستكه خداوند شب و روز و آفتاب و ماه را مسخر نموده كه براى بندگان پديدار و كار گذار شوند تا در شب عبادت و استراحت نمايند و در روز بكسب و كار بپردازند و از منافع آفتاب و ماه بهرهمند گردند و ستارگان تمامى مسخّر بفرمان حقند و از خود اراده ندارند و همه بر نفع بنى آدم گردش ميكنند مثل آنكه تمام مسخّر آنها باشند.
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى بكف آرى و بغفلت نخورى
همه از بهر تو سر گشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
و در اين مسخّر بودن فلكيّات نشانههاى بسيارى است كه دلالت بر وحدانيّت و عظمت و علم و قدرت و حكمت مدبّر و محرّك و صانع آنها مينمايد نهايت آنكه عقلاء
جلد 3 صفحه 275
و دانشمندان پى بآن ميبرند آن هم بعد از اعمال نظر و عقل تا دريابند كه اينها همه متحرّكند و متحرك محرّك ميخواهد و محرّك كلّ نميشود متحرّك باشد چون متحرّك محتاج بمحرك است پس بايد ساكنى باشد كه تمام حركات باراده او منتهى شود و غير از خداوند در عالم هر چه هست متغيّر و متحرك در طريق استكمال است فقط ذات اقدس واجب الوجود است كه منزّه و مبرّى است از امكان و حدوث و تغير و تبدّل و زوال و استكمال و چون فهم اين معانى بسهولت ممكن نبود در كلام الهى اين آيات اختصاص بكسانيكه تعقّل ميكنند داده شده و نيز مسخّر فرمود براى بنى آدم آنچه را خلق فرمود براى آنها در زمين از انواع حيوانات و اصناف نباتات و اجناس معدنيات رنگارنگ و گوناگون كه هر يك در حدّ وجودى خود داراى رنگ و طعم و طبع و بو و اثرى است كه با ديگرى اختلاف دارد با آنكه عوامل طبيعى زمينى و آسمانى در آنها بيك نحو مؤثر است حال از اختلاف اجناس و انواع و اصناف و اشخاص صرف نظر ميكنيم چون تفاوتش واضح و بيانش موجب تطويل است اختلاف اجزاء يك فرد انار را مثلا ملاحظه كنيد كه پوست و گوشت و ورق و حبّه و هستهاش هر يك داراى رنگ و طعم و طبع و بو و اثر مخصوصى است كه در ديگرى نيست و اينجا باندك توجّهى معلوم ميشود كه صانع عليم حكيم چه صنعى براى بنى آدم فرموده و چه جعبه پر در و ياقوتى بدست او داده آيا سزاوار است اين را صنع طبيعت بىشعور كه در همه جا بيك نحو وجود و تأثير دارد دانست تعالى شأنه عمّا يقول الظالمون علوا كبيرا و باين جهت فرموده در اين آيتى است براى كسانيكه متذكّر شوند يعنى صرف توجّه كافى است ديگر تفكّر و تعقّل هم لازم ندارد و اينكه از تمام اختلافات باختلاف الوان تعبير فرموده باين ملاحظه است كه آنچه ديده ميشود رنگ است و اختلاف رنگ نوعا با ساير اختلافات وجود دارد علاوه بر آنكه الوان در كلام عرب بر انواع و اصناف و اشكال و ساير امتيازات اطلاق ميشود چنانچه در فارسى هم ميگويند چند رنگ ميوه و غذا و مرادشان چند نوع و قسم است و كلمه ما در صدر اين آيه عطف است بر الليل در آيه سابقه و مختلفا حال است از آن و سخر لكم عامل در آنست.
جلد 3 صفحه 276
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرعَ وَ الزَّيتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الأَعنابَ وَ مِن كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ «11»
ميروياند از براي شما بآن آب نازل شده كشت را و درخت زيتون و نخل خرما و انگور و از تمام ميوهها و در اينکه تفضلات هر آينه آيه است براي قومي که اهل فكر باشند و تفكر كنند يُنبِتُ لَكُم انبات حبوبات و خضرويات و دواجات و قطن و كتان جهت البسه و امثال اينها (به) بتوسط باران که نازل ميفرمايد الزرع که اطلاق زرع بتمام اينها ميشود و الزيتون که چه اندازه مورد استفاده است از بسرش تا روغنش و در طرف شامات بسيار فراوانست كنار نهرها و باغات و النخيل در گرمسيرها نخلستانها و عمده معاش آنها از همين نخل است حتي از چوب و برگ آن چه رسد ببسر و رطب و تمر حتي از هسته آن و الاعناب درخت انگور از
جلد 12 - صفحه 90
برگش و غوره و انگور و سركه و شيره آن اينها بيان مصاديق است سپس بطور كلي ميفرمايد: (وَ مِن كُلِّ الثَّمَراتِ) اقسام ميوهها از مركبات نارنج ليمو پرتقال ليمونات و فواكه گلابي هولو زردآلو آلوچه گوجه آلو انار انجيل سيب سبزي و غير اينها و ساير ماكولات هندوانه خربوزه كدو چغندر زردك و بسيار ديگر.
(إِنَّ فِي ذلِكَ) در اينکه قدرت نمايي حق که چه فوائد بزرگ از نزول باران براي بشر مقرر فرموده: (لآية) نشانه و دليل است بر وجود حضرت حق و علم و قدرت و ساير صفات ربوبي لكن استفاده از آيات مختص است.
لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ فكر ترتيب مقدمات صغري و كبري است براي اخذ نتيجه و از آثار پي بمؤثر بردن است (الفكر حركة الي المبادي و من مبادي الي المراد) و جميع ممكنات دليل و آيه است بر وجود واجب (الممكن في حد ذاته ان يکون ليس و له من علته ان يکون ليس) و جميع ما سوي اللّه حادث و مسبوق بعدم است.
(و الحادث محتاج الي المحدث) (و الممكن محتاج الي الواجب) (و المخلوق الي الخالق) (و المعلول الي العلة).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- باز همین مسأله را چنین ادامه میدهد: «خداوند با آن (آب باران) برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوهها میرویاند» (یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ).
«مسلما در آفرینش این (میوههای رنگارنگ و پربرکت و این همه محصولات کشاورزی) نشانه روشنی (از خدا) برای اندیشمندان است» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم